نشست بررسی مطالعات اسلام شناسی در غرب برگزار شد
به گزارش روابط عمومی دانشگاه بین المللی اهل بیت، دکتر رضا کاظمی راد استاد دانشگاه بین المللی اهل بیت (ع) در نشست بررسی مطالعات اسلام شناسی در غرب که در همین دانشگاه برگزار شد اظهار داشت: مطالعات اسلام شناسی در غرب را میتوان به پنج پارادایم کلی از جمله مرحله دفاع در بازه زمانی از ظهور اسلام تا قرن ۱۴، مرحله تبشیر در قرن ۱۵ – ۱۶، مرحله استعمار بی) قرن ۱۷ – ۱۸، مرحله تحقیق علمی در ۱۹-۲۰ و مرحله فرا استعمار بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر تقسیم کرد. وی درباره مرحله دفاع گفت: در مرحله اول، مسیحیان در واکنش به دین نو ظهور اسلام که دارای قدرت نظامی قابل توجهی هم بود، به دفاع از مبانی و اصول مسیحیت برخاسته و در این راستا برای شناخت جبهه مقابل به ترجمه متون اسلامی اقدام نمودند.
حاصل این دوره مجموعهای از ترجمهها بود که در فاصله سالهای ۱۱۰۰ تا ۱۵۰۰ به انجام رسید و بعدها به نام «مجموعه کلونیایی» شهرت پیدا کرد. کاظمی راد درخصوص مرحله تبشیر عنوان کرد: در مرحله دوم، رسالت عمده پژوهشگران غربی ناظر به شناساندن و تبلیغ مسیحیت در جوامع شرقی بوده است. نقطه مشترک هر دو مرحله، ضدیت با اسلام و طرح اتهامات و افتراهایی بر ضد اسلام و پیامبر (ص) بود. به تعبیری سنگ بنای مطالعات آکادمیک درباره اسلام در جهان غرب بر این قاعده کلی که «دشمن خود را بشناس» استوار بوده است و در این مأموریت، خاورشناسان سکولار و میسیونرهای مسیحی به سان دو لبه یک شمشیر، با هم کاملاً ارتباط داشته اند.
استاد دانشگاه بین المللی اهل بیت (ع) ادامه داد: سنگ بنای مطالعات آکادمیک درباره اسلام در جهان غرب بر این قاعده کلی که «دشمن خود را بشناس» استوار بوده است و در این مأموریت، خاورشناسان سکولار و میسیونرهای مسیحی به سان دو لبه یک شمشیر، با هم کاملاً ارتباط داشته اند وی به مرحله استعمار اشاره کرد و ادامه داد: در مرحله استعمار با پدید آمدن ابعاد تازهای در روابط غرب و شرق مخصوصاً مسائل اقتصادی، رگههای نگاهی جدید با رویکرد استعماری به اسلام و شرق خودنمایی کرد. این مساله سرآغاز رویکرد به مطالعات آکادمیک درباره اسلام و مسلمانان در اروپا با پشتیبانی و حمایت حکومتهای استعمارگر غربی درکشورهای خود گردید. کاظمی راد اضافه کرد: در پی این نگرش بود که کرسی مطالعات اسلام در سال ۱۶۳۲ م در دانشگاه کمبریج و در سال ۱۶۳۶ م در دانشگاه آکسفورد در انگلستان تأسیس گردید. در این دوران مبنای مطالعات درباره اسلام و مسلمانان از سوی غربیان پی ریزی و تداوم اقتدار فکری و سلطه سیاسی و اقتصادی غرب بر شرق بوده و از این رو دارای اهمیت فراوان و موقعیت استراتژیک برای دولتمردان بوده است.
استاد دانشگاه بین المللی اهل بیت (ع) با بیان مرحله چهارم که تحقق علمی بود گفت: با افزایش ارتباطات در قرون اخیر و رواج دین پژوهی علمی، اسلام شناسی و شیعه پژوهی به «مرحله تحقیق علمی» راه یافت. در این مرحله در کنار رشد فزاینده مراکز مطالعات اسلامی و پژوهشهایی متمرکز به تشیع، شاهد ورود حجم انبوهی از محققان به این عرصه هستیم. وی در زمینه مرحله پنجم که مربوط به بعد از یازده سپتامبر میشود خاطرنشان کرد: پس از واقعه ۱۱ سپتامبر بسیاری از معادلات سیاسی و فرهنگی جهان تغییر نمود، در پی این تغییر، مطالعات اسلامی و شیعی ویژگیهای جدیدی یافته است که بیش از همه در ایالات متحده آمریکا ظهور و بروز داشته است، تا آن جا که آمارهای اخیر حاکی از رشد تصاعدی اسلام شناسی و شیعه پژوهی در مراکز آکادمیک آمریکا است. چنین رشدی در کشورهای دیگری نظیر کانادا، انگلیس، هلند و فلسطین اشغالی نیز مشهود بوده است کاظمی راد ادامه داد: در واقع غرب به رهبری آمریکا با استفاده از قدرت رسانهای و گاه با مقاصد سلطه جویانه خویش، ادبیات تازه ای را در حیطه مطالعات اسلامی وارد نموده است (با تاکید بر بزرگ نمایی ابعاد ستیزه جویانه اسلام و با استفاده از واژههایی چون تروریسم)؛ بنابراین میتوان آنچه که در سالهای اخیر از اسلام شناسی و شیعه پژوهی در غرب برداشت میشود آمیزه ای از پژوهش علمی و مقاصد سیاسی و هژمونیک دانست که از شکل گیری مرحله ششم در ادوار مطالعات اسلامی و شیعی در غرب حکایت دارد.
استاد دانشگاه بین المللی اهل بیت (ع) درخصوص شیعه پژوهی در غرب تصریح کرد: مطالعات شیعه پژوهی شاخهای نسبتاً نوپا است که بیشتر تکاپو و حیات خود را در دهههای اخیر مدیون انقلاب اسلامی در ایران است. اینکه مراکز قدرت و ثروت در تاریخ اسلام در اختیار اکثریت اهل سنت بوده و این مساله خود باعث این شده که تشیع و شیعیان در حاشیه مطالعات اسلامی قرار داشته باشند. وی افزود: از جستجو در میان منابع کهن غربیان در مورد اسلام این نکته برداشت میشود که در قرون ابتدایی مواجهه اسلام و غرب، آشنایی آنها از تشیع در حدی بسیار ناچیز و اساساً غیر واقعی بوده است؛ خصوصاً با توجه به این نکته که ملل و نحل نویسان اهل سنت، عموماً شیعیان را «منحرفین» از «منهج مستقیم» به شمار آوردهاند که نماینده یک روندکژآیینی» در برابر «درست آئینی» هستند. بسیاری از محققان غربی بعدی نیز که به بررسی اسلام پرداخته اند همین دوشاخگی را پذیرفته و اسلام شیعی را به مثابه بدعتی در دین اسلام تلقی کرده اند.
کاظمی راد بیان کرد: تکیة اصلی مستشرقان بر منابع اهل سنت، شناخته نشدن شیعه به عنوان یک جریان نیرومند دینی، سیاسی و فرهنگی، غرض ورزیهای برخی از مترجمان سنی مذهب آثار مستشرقان، ضعف دستگاه تبلیغی شیعه و پیچیدگی و ابهام تاریخ سه قرن نخست شیعه از یک سو منجر به پایین بودن تعداد تألیفات مربوط به شیعه شده و از سوی دیگر از درجة اعتبار مطالعات و بررسیهای انجام شده کاسته است. استاد دانشگاه بین المللی اهل بیت (ع) در پایان ادامه داد: تا پیش از انقلاب اسلامی تقریباً از هر ۳۵۰ کتاب و مقاله دربارة اسلام، یک عدد به شیعه دوازده امامی ارتباط پیدا میکرد که بسیار کمتر از نوشتههایی بود که دربارة شیعیان زیدی و اسماعیلی مشاهده میشود. این نسبت به برکت ظهور انقلاب اسلامی ایران دچار تحول جدی گردید.