هشتمین نشست رونمایی از کتاب «عرفان در آیینه نماد» در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه بینالمللی اهل بیت(ع)، هشتمین نشست از سلسه نشستهای رونمایی از کتب انتشارات دانشگاه بینالمللی اهلبیت (ع) با حضور دکتر عادل مقدادیان عضو هیئتعلمی گروه ادیان و عرفان و نویسنده کتاب «عرفان در آیینه نماد» که با همکاری دکتر میثم حنیفی استادیار گروه ادبیات فارسی این دانشگاه به زیور طبع رسیده است، در غرفه انتشارات دانشگاه برگزار شد.
دکتر مقدادیان در مراسم رونمایی از کتاب، دغدغه اصلی نگارش این اثر را پاسخی به چیستی «زبان عرفان» دانست. این استاد دانشگاه معتقد است که زبان عرفان گاه در مقام حیرت، سکوت است و گاهی از لسان فلسفه برای القاء منویات خویش وام میگیرد؛ امّا اصلیترین زبان برای انتقال نیت عارفان، استعارههای ادبی و نمادگرایی عرفانی است.
دکتر مقدادیان در پاسخ به این سؤال که آیا کتاب شما مسبوق به پیشینه دیگری از دیرباز تا کنون هست؛ چنین میگوید: «عدم وجود سابقه پژوهش لزوماً و در همه موارد به معنای ناب بودن تحقیق نیست. در روش تحقیق، گاه موضوعی مورد امعان نظر دانشمندان سابق در آن علم قرار گرفته است، امّا کار جدید، جنبه نوآوری ویژهای دارد. این پژوهش نیز از این نظر منحصربهفرد است که به واکاوی نمادها و استعارات ناهمسو با اعتقادات، احکام و اخلاقیات دینی در شعر عرفانی پرداخته است».
مقدادیان که کارشناسی ارشدش را در دو رشته روانشناسی تربیتی و عرفان تطبیقی گذرانده و با دکتری عرفان اسلامی مدرّس دانشگاه است، میگوید همراهی با استاد محترم دکتر حنیفی که از کارکشتگان ادبیات فارسی هستند این ایده را به ذهنمان متبادر کرد که استعارات عرفانی در میان ادیبان عارف ما همیشه به این خاطر نبوده است که دوران تقیه یا مدحگویی حاکم باشد. گاه، این نمادگرایی ریشه عرفانی دارد. من به عنوان کسی که تا سطح چهار حوزه فقه خواندهام، برایم جالب بود که نمادگرایی عرفانی در ساحتهای اعتقادی مثل استعاره بت و بتکده ظاهراً با باورهای دینی تضاد دارد، یا نمادهای متناقضنما با احکام مانند مطرب و میکده و سه دیگر نمادهای متناقضنمای اخلاقی مثل اخلاق قلندری و ملامتی بودن بهوفور در ادبیات عرفانی ما یافت میشود. گاه نمادگرایی بدین خاطر است که از نظر ادبی مفهومی در معنایابی مستقیم غیرقابل انتقال است و از همین رهگذر با مفهوم متناقض آن را بیان میکنند. در ادبیات، به عنوان مثال به ساختمان بسیار بلند، «قصر» به معنای کوتاه و کوچک میگویند.
من و دکتر میثم حنیفی این ایده را در کتاب خود پروراندهایم که نمادگرایی عرفان نیز درست مانند همین مثال گاه در واژگان متناقض نمود مییابد. مثلا در باب اعتقادات، عارفان میگویند خدای متعال دو دسته اسماء و صفات دارد: اسماء جمالیه و اسماء جلالیه. بت استعارهای از همین دوگانه است. بت در مقام ابّهت، دلسنگ است. خدای عارفان در مقام جلال، حکیمانه برخورد میکند و گاه در ظاهر امر به خواسته بندهاش وقعی نمینهد. از دیگر سوی، بتها را با زیباترین اشیاء مثل سنگ مرمر یا طلا و نقره میساختند. همین، استعارهای برای جمال الهی شده است. خدا در مقام لطافت و مهرورزی با بندگانش، زیباترین و زیبندهترین برخورد را دارد. بنابراین این نمادگرایی متناقضنما در لسان عرفانی دارای معنای خاصّ به خودش است. این کتاب به رمزگشایی چند نمونه از همین نمادها و استعارات در سه ساحت عقاید و احکام و اخلاقیات پرداخته است.