Preaload Image
قبلی

چکیده:

سقوط رژیم طالبان و نوزایش دولت ملی در افغانستان، امکان ارتباط افغانستان با سایر دولت­ها در عرصه بین­الملل را فراهم کرد، افغانستان پس از (۲۰۰۱.م)، به سرعت از انزوایی که در سال­های حکومت طالبان تجربه کرده بود خارج شد. مسائل دولت نوین در افغانستان از قبیل تروریسم، مواد مخدر، فقر و ناامنی  به نوعی در متن مطالعات روابط بین­الملل قرار گرفت و توجه همسایگان دور و نزدیک به افغانستان جلب شد. یکی از این همسایگان، دولت هند است که با داشتن جمعیت بیش­تر از 1 میلیارد و رشد بالای اقتصادی در دهه اخیر در صدد کسب ارتقای جایگاه خود در نظام بین­الملل است.

در استراتژی کلان هند جهان به سه دایره متحدالمرکز تقسیم می­شود. در حلقه نخست، همسایگان پیرامونی هند قرار دارند و دستیابی به موقعیت هژمونی در محیط این دایره است. حلقه دوم، شامل همسایگان دیگر هند در آسیا و کشورهای حاشیه اقیانوس هند می­شود، هند در محیط این دایره به دنبال ایجاد موازنه در مقابل سایر قدرت­ها و ممانعت از تضییع منافع خویش توسط آن­ها است. حلقه سوم، کل جهان را در بر می­گیرد و هند در این دایره در پی کسب جایگاه قدرت­های بزرگ و ایفای نقش کلیدی در صلح و امنیت بین­المللی است.

طبق این دکترین افغانستان در دایره دوم و به عنوان واسطه­ای برای مقابله با سایر قدرت­ها از جمله پاکستان محسوب می­شود. این پژوهش به دنبال تاثیر سیاست خارجی هند بر امنیت ملی در افغانستان است. با توجه به عنوان، سوال اصلی پژوهش این است که سیاست خارجی هند چه تاثیری بر امنیت ملی در افغانستان داشته است؟ در پاسخ به این سوال، این فرض مطرح است که سیاست خارجی هند در افغانستان، دوستانه و در جهت تقویت دولت مرکزی است. روش تحقیق توصیفی و روش گردآوری داده­ها کتابخانه­ای است.

 

 

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *